سیاهچاله آموزشوپرورش بلوچستان
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۷۳۳۷۹
آفتابنیوز :
عبدالحکیم سالارزهی در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: به روایت ایام، بیش از چهار دهه از بهار انقلاب اسلامی میگذرد، مسوولان مدعیاند انقلاب دستاوردهای کارآمدی در حوزه آموزشوپروش داشته است، اما در بلوچستان همچنان با معضل «فقر و نابرابری آموزشی» مواجه هستیم. بلوچستان همچنان از وجود «مدارس کپری»، «کمبود نیروی انسانی» و «کمبود امکانات و فضای آموزشی» رنج میبرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسوولان همواره «کمبود نیروی انسانی»، «کمبود امکانات رفاهی و آموزشی»، «فقر و بیکاری»، «پراکندگی مناطق روستایی» و «بیتوجهی و کمتوجهی اولیا و سرپرستان خانوادهها نسبت به تحصیل فرزندان» را علل افت و ترکتحصیل دانشآموزان بلوچستانی عنوان میکنند، اما به وضعیت نابسامان «سیستم آموزشی»، «بیتوجهی و غفلت بسیاری از معلمان نسبت به تحصیل دانشآموزان»، «پایین بودن کیفیت تدریس» و «عملکرد ضعیف مدیران» پرداخته نمیشود تا این عقبماندگی و محرومیتِ ملموس، نمایان گردد. از اهمال مسوولان آموزشی در بهبود وضعیت تحصیلی دانشآموزان انتقاد نمیشود. برای فرار از واقعیتها، فقط کمبود امکانات آموزشی و رفاهی برجسته میشود، اما به بهبود و ارتقای سیستم آموزشی توجه چندانی نمیشود و تبعیض، رشوه و فساد از مدارس و دانشگاهها برچیده نمیشود. بسیاری از دانشآموزان دبستانی در مهارتهای پایه؛ خواندن و نوشتن با مشکل مواجه هستند. گاهی یک دانشآموز کلاس پنجم ابتدایی قادر به نوشتن نام خود نیست. دانشآموز دبیرستانی از نوشتن یک نامه و انشای معمولی عاجز است. دانشآموز مقطع ابتداییای که صلاحیت ورود به مقطع راهنمایی را ندارد، با تسامح معلمان نمره قبولی کسب میکند و به کلاسهای بالاتر راه مییابد. در این نوشته به پارهای از عواملی که دانشآموزان را از تحصیل بازمیدارد، اشاره میشود.
فقدان کیفیت آموزشی
وضعیت نامطلوب کیفیت آموزشی، دانشآموزان بلوچستانی را دچار فقر آموزشی کرده است. بسیاری از دانشآموزان به دلیل کیفیت پایین آموزش از درس و کتاب ناامید میشوند. صادق، حمزه و سدیس سه تن از دانشآموزان روستایی در مقطع ابتدایی هستند. آنان علت ترکتحصیل خود را «ضعف و ناتوانی معلمان» بیان میکنند و میگویند: «آموزشوپرورش معلمهای ضعیف و ناتوان را به روستاهای ما اعزام میکند. معلمهایی که اصلا دلودماغِ تدریس را ندارند. ما در مدرسه ابتدایی برای همه کلاسها فقط دو معلم داشتیم، آنان هنگام حضور در کلاس درس، گوشیهای دانشآموزان را به دست میگرفتند و به تماشای فیلم میپرداختند و پایان سالتحصیلی به ما نمره قبولی میدادند.»
عدنان دانشآموز کلاس یازدهم است. او از جدولضرب سوم دبستان و زبان و ادبیات فارسی دوره متوسطه و سایر مواد درسی چیزی نمیداند، گویا با آنچه میشنود، بیگانه است. بسیاری از همکلاسیهایش با مشکل مشابه او دستوپنجه نرم میکنند.
زکریا، عبدالرحمن، حسام، یحیی و عدنان؛ دانشآموزان مقاطع راهنمایی و دبیرستان میگویند: «معلم ریاضی ما خیلی ضعیف بود. فقط مثالهای حلشده کتاب را روی وایتبرد مینوشت و از پاسخ به سوالات کتاب طفره میرفت. معلم زبان انگلیسی در حین تدریس واژهها را از جستوجوگر گوگل پیدا میکرد.»
عبدالرحمن میگوید: «برادرم در درس عربی خوب بود. او از معلم خیلی سوال میکرد. وقتی معلم نمیتوانست پاسخ درستوحسابی به او بدهد، از کوره در میرفت و برادرم را سرزنش میکرد. برادرم نتوانست سرزنشهای معلم را تحمل کند. بیخیال تحصیل شد.»
بسیاری از معلمان بدون داشتن مهارت کامل، همه رشتهها را تدریس میکنند. این به کیفیت تدریس ضربه میزند. آیا امکان دارد یک معلم بهتنهایی تمام کتب درسی را تدریس کند؟! آنهم بهطور کامل و جامع؟ آیا میتواند حق مطلب را ادا کند؟ اگر اوضاع به همین صورت پیش برود، شاهد آینده تیرهتر و ابهامآلودتری خواهیم بود.
نیروی انسانی
کمبود «نیروی انسانی»، به خصوص «نیروی انسانی متخصص»، از عمدهترین معضلاتی است که در عرصه آموزشوپرورش با آن دستوپنجه نرم میکنیم. بنابر اذعان سرپرست آموزشوپرورش سیستانوبلوچستان، این استان در حال حاضر با کمبود ۱۲ هزار معلم مواجه است. در سهمیههای استخدامی، این استان با کاهش بیش از ۵۰ درصدی نسبتبه سال قبل مواجه شده است. این در حالی است که بیش از ۱۴۱ هزار بازمانده از تحصیل در بلوچستان داریم که جذب آنها نیازمند جذب نیروی انسانی مضاعف است. کمبود این تعداد نیرو، خود یک بحران است. «ضعف در کنترل و مدیریت نیروهای موجود» و «عدم نظارت درست بر عملکردها» بحرانی بزرگتر است.
گاهی «بومیگزینی» میتواند بسیاری از مشکلات را کاهش دهد، چراکه نیروی غیربومی بعد از یک الی دو سال انتقالی میگیرد و شهرستان با کمبود نیرو مواجه میشود. مورد دیگری که نیاز به بررسی دارد، بیبرنامگی در استخدام نیروهای خریدخدمات آموزشی است که بیشتر به رفع تکلیف و از زیر کار دررفتن میماند. استخدام نیروهای خریدخدمات بدون در نظر گرفتن «معیارهای علمی» و «شایستهگزینی» و «سیاست راهاندازی شعبههای اقماری دانشگاه فرهنگیان در جنوب بلوچستان»، بحران آفریده است. استفاده از ظرفیتهای بیشتر دانشگاه فرهنگیان و اختصاص دادن سهمیه برای دانشآموزان مستعد، زمینههای مناسبی برای «تربیت نیروی کیفی» ایجاد میکند.
تبعیض
تبعیض و رفتارهای سلیقهای از دیگر عللِ افت تحصیلی هستند. بیشتر مشکلات مردم بلوچستان ریشه در تبعیض دارد. نگاههای سلیقهای و دیدگاههای جناحی و مذهبی در استخدام نیروی انسانی در آموزشوپرورش، صدمات جبرانناپذیری به پیکره نظام آموزشی وارد کرده است. بسیاری از دانشآموزان تیزهوش به دلیل نگاههای تبعیضآمیز معلمان از درس سرخورده شدهاند و برای همیشه با تحصیل وداع کردهاند. اسماعیل یکی از دانشجویان فعال بلوچستانی است. او میگوید: «بسیاری از دانشجویان بلوچ که پس از قبولی در کنکور، مجاز به ورود به دانشگاه فرهنگیان میشوند، بدون هیچ دلیل قانعکنندهای در مصاحبه رد میشوند.»
او میافزاید: «تعداد معلمان بلوچ در سطح استان نسبتبه غیربومیها به مراتب کمتر است. متاسفانه از نیروهای بومی بلوچ بهندرت کار گرفته میشود.»
حسام، زکریا و عبدالرحمن میگویند: «معلم بحثهای مذهبی و قومی را در کلاس مطرح میکند، هرکس از خودش دفاع کند، او را به دفتر مدیر احضار میکند.»
عبدالرحمن انگیزهای برای ادامه تحصیل ندارد. او میگوید: «بحثهای مذهبی و برخورد تند معلم باعث شده هیچ انگیزهای برای ادامه تحصیل نداشته باشم.»
فقر
یکی از عمدهترین معضلات آموزشی در بلوچستان فقر اقتصادی است. فقر اقتصادی پایه و اساس فقر فرهنگی و مهمترین عامل محرومیت از حداقلهای زندگی است. صدها دانشآموز به دلیل فقر و تنگدستی، درس و کتاب را رها کرده و کار میکنند. عبدالرحمن میگوید: «ما پنج برادر و خواهر در یک دبستان درس میخواندیم. همه به دلیل عدم توانایی مالی بهصورت نوبتی از یک بسته مداد رنگی استفاده میکردیم.»
وی ادامه میدهد: «بسیاری از دانشآموزان بهخاطر نداشتن هزینه لوازمالتحریر از ادامه تحصیل بازمیمانند.» زکریا میگوید: «پارسال یکی از دانشآموزان دبستانی بیرون کلاس ایستاده بود، گفتم: چرا اینجا ایستادهای؟ او پاسخ داد:، چون مداد نداشتم، معلم از کلاس اخراجم کرد.»
تعدادی از دانشآموزان یکی از مدارس حاشیه شهر زاهدان میگویند: «خیرین برای دانشآموزان بستههای تحصیلی و معیشتی میآورند، معلمان این اقلام را در حضور خیرین تقسیم میکنند، بعد از رفتنشان، بستهها را از ما میگیرند و میگویند: این بستهها فقط برای شاگردان زرنگ است. کفشهای اهدایی خیرین به ما را هم در صندوق خودروهایشان گذاشته و با خود میبرند.»
سخن پایانی
«باروری و شکوفایی استعدادها»، «ارتقای کیفیت تدریس: فرآیند یاددهی- یادگیری»، «پویایی در مدیریت مدارس»، «ارزشیابی و نظارت و کنترل معلمان»، «فراهمسازی امکانات و تجهیزات آموزشی» و «جلب مشارکت مردم در امور تعلیم و تربیت» از محورهای مهم مباحث آموزشی هستند. ارتقا و بهبود کیفی این محورها از مهمترین وظایف وزارت آموزشوپرورش است که متاسفانه در این زمینه در بلوچستان قصور فراوانی صورت گرفته است. گرچه موسسات خیریه نقشآفرینیهای زیادی در منطقه داشتند که تلاشهای آنها قابل تقدیر است.
ایجاد پویشی فراگیر در قالب دستِ یاری به سوی آموزشوپرورش متشکل از ظرفیتهای نهادهای ملی و مردمی همراه با مشارکت کنشگران، کارآفرینان و خیرین، میتواند نقش موثری در بهبود کیفیتها در «عرصه تعلیم و تربیت» ایفا کند.
باتوجه به بافتهای قبیلهای و پراکندگیهای جغرافیایی بلوچستان، میطلبد از نیروهای توانمند بلوچ که با فرهنگ این مردم آشنایی بیشتری دارند و به مشکلات آنان آگاهتر هستند، در پستهای مدیریتی استفاده شود. بلوچستان با وجود برخورداری از جاذبههای گردشگری، منابع طبیعی، ذخایر زیرزمینی، دسترسی به دریای عمان و هممرز بودن با کشورهای پاکستان، افغانستان و حاشیههای خلیجفارس، همچنان در فقر اقتصادی و مشکلات اجتماعی به سر میبرد. جوانان تیزهوش بلوچستانی برای امرارمعاش به شغلهایی مانند سوختبری و... روی میآورند و بسیاری از آنان جان خود را در این مسیر از دست میدهند. بلوچستان به فراموشی سپرده شده است.
منبع: آفتاب
کلیدواژه: وزارت آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان دانش آموزان بلوچ بسیاری از دانش آموزان نیروی انسانی آموزش وپرورش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۳۳۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالش کلاسهای پرتراکم؛ از سردرگمی تا توقعات نابجا از معلمان
فرهاد شکیبایی، معاون آموزشی یک دبستان غیردولتی در پاسخ به این سوال که آیا در مدرسه شما کلاسهایی با تراکم جمعیتی 45 نفره تشکیل میشود، به خبرنگار گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا گفت: در مدرسه ما نه اما چنین کلاسهایی در مدارس دولتی وجود دارد.
وی علت تشکیل کلاسهایی با تراکم جمعیتی 45 نفره را کمبود معلم و فضای آموزشی دانست و ادامه داد: وزارت آموزش و پرورش بهصورت مداوم اعلام میکند که تعداد معلمان کافی نیست. سال ۱۴۰۲، ۵۰ هزار معلم از طریق آزمون استخدامی و ۲۵ هزار نفر از طریق دانشگاه فرهنگیان استخدام شدند و این وزارتخانه درصدد است تا ۱۴۰۳، ۷۲ هزار معلم استخدام کنند.
معلمان در کلاسهای 45 نفره بیشتر از دانشآموزان سردرگم میشوند
این معاون آموزشی با اشاره به گلهمندی والدین و معلمان، مطرح کرد: والدین و بهویژه معلمان از تشکیل کلاسهای 45 نفره نارضایتی خود را اعلام میکنند و معلمان همیشه بابت این موضوع در برنامهریزیها، سردرگم هستند. توقعات بسیار نابجایی از معلمان در راستای افزایش کیفیت تحصیلی دانشآموزان انتظار میرود و ازدحام کلاسهای مدرسه نیز این توقعات را نابجاتر میکند.
شکیبایی با بیان اینکه پیشنهادهایی درباره ارتقای کیفیت تحصیلی در کلاسهایی با تراکم جمعیتی 45 نفره دارم، ادامه داد: تنظیم درست توقعات جزء اولین راهکارهاست و به معنای این است که باید توقعات خود را به مناسبترین شکل برسانیم.
این معاون آموزشی با اشاره به اینکه معلمان باید در کلاس درس درباره ارائه تکالیف و مدیریت کلاس اختیار تام داشته باشند، اظهار کرد: کلاسهایی با تراکم 45 نفر، خارج از استاندارد محسوب میشود؛ بنابراین انتظار اداره کلاس درس براساس استانداردهای تعیینشده توسط وزارت آموزش و پرورش کمی بیانصافی است.
مشارکت والدین در مدیریت کلاسهای پرجمعیت موثر است
وی مشارکت اولیا را در اداره کلاسهای 45 نفره مهم تلقی کرد و ادامه داد: والدین برای حضور دانشآموزان در کلاس درس باید به معلمان کمکهای ویژهای ارائه کنند. اگر توقع ارائه نتایج از پیش مشخص شده از معلمان به کمترین میزان خود برسد، معلمان انگیزه پیدا میکنند تا راهکارهای خلاقانه و مناسب را با دلسوزی دریابند.
این معاون آموزشی ادامه داد: یکی از مسائل مهم بهویژه در دوره ابتدایی این است که معلم نسبت به احوالات روحی و روانی، آموزشی و شناختی اشراف جامع داشته باشد؛ لذا این اشراف و توجه لحظهبهلحظه به دانشآموزان میتواند تاثیرات خیلی مثبتی در دوره تحصیلی دانش آموزان داشته باشد.
شکیبایی با بیان اینکه دانش آموزان روحیه بسیار حساسی دارند، اضافه کرد: کوچکترین حرکات معلم میتواند بر روحیه دانش آموزان اثر مثبت یا سو داشته باشد.
وی افزود: اشراف معلم باعث میشود که حرکات، بازخورد، منش و رفتار معلم با دانشآموز منطبق بر واقعیت احوال دانشآموز و رشددهنده باشد. به عبارت دیگر، اگر بازخورد معلم میخواهد برای دانشآموز رشددهنده باشد، باید از احوالات دانشآموز آگاه و تسلط کامل هنگام پاسخدهی داشته باشد.
این معاون آموزشی ادامه داد: رشددهندگی به این معنا نیست که همیشه دانشآموز مورد تایید قرار بگیرد، بلکه گاهی اوقات باید دانش آموز پاسخ عدم تایید را از معلم دریافت کند و این موضوع به رشد و بالندگی آن کمک ویژهای میکند.
معلمان باید اشراف کامل به احوالات دانشآموزان داشته باشند
شکیبایی با بیان اینکه پاسخ معلم به دانش آموز باید مهربان؛ اما قاطعانه باشد، ابراز کرد: گاهی اوقات دانشآموزان نیاز دارند که پاسخ مهربان و بدون قطعیت دریافت کنند. به عبارت دیگر، شرایط ایجاب میکند که دانش آموزان پاسخ باب میل خود را دریافت کنند. اشراف معلم به رفتار دانش آموزان پاسخ درست و مناسب را به صورت طبیعی تنظیم میکند.
وی با اشاره به اینکه اشراف کامل بر احوالات دانشآموز با تعداد بالای دانشآموزان در کلاس مختل میشود، توضیح داد: این اختلال به بدترین شکل ممکن بر پیشرفت تحصیلی کودکان تاثیر میگذارد. همچنین رسیدگیهای آموزشی، تصحیح برگههای امتحانی دانشآموزان و... با مشکلات بسیار زیادی مواجه میشود.
شکیبایی با بیان اینکه معلمان در کلاسهای پرتراکم معمولا نیمی از وظایف خود را به خانوادهها واگذار میکنند، ادامه داد: اما خانوادهها در جایگاهی نیستند که معلم کودکان خود باشند و نسبت به انجام کار آگاهی لازم را ندارند؛ بنابراین بین خانوادهها و دانش آموزان درگیری پیش میآید. درواقع، این اتفاق میتواند مهمترین وجه مادر یعنی مادری کردن را زیر سوال ببرد.
این معاون آموزشی خاطرنشان کرد: زمانی که رابطه مادر و فرزند به رابطه شاگرد و معلمی، تبدیل شود، اتفاقات خوشایندی پیش نمیآید، زیرا رابطه شاگرد و معلم یک رابطه همراه با تشنج و اختلال است.
انتهای پیام/